همه چیز یعنی فیتیله

برای معین کوچولو و فیتیله که عشقشه

همه چیز یعنی فیتیله

برای معین کوچولو و فیتیله که عشقشه

فیتیله ی ۲۵/۵/۱۳۸۷ و ۲۶/۵/۱۳۸۷ و نیمه ی شعبان

سلام دوستای خوب و مهربون  ولادت حضرت مهدی منجی عالم بشریت بر شما مبارک. فیتیله این هفته دست پر اومده  دوستای خوب. جمعه شنبه یکشنبه   با کلی برنامه های قشنگ و نمایشهای جالب و دیدنی.

اولین نمایش فیتیله جمعه تعطیله ی این هفته نمایش اشپزی بود. یکی از مشکلاتی که گریبانگیر مادرای گرامیه اینه که نمی دونند اکثرا چی بپزند  یعنی در واقع غذا ها گاهی یکنواخت میشه و اشپز هم دیگه میلی به پخت اون غذاهای تکراری نداره. اما  اشپزهای فیتیله ای این هفته دستور پخت سمبوسه که یک غذای جنوبیه  رو اموزش دادند.من که خودم خیلی لذت بردم چون تا حالا امتحانش نکرده بودم و حالا دستورش رو بلدم و ان شالله در اینده ای نزدیک درست میکنم. خوب اینم یکی از هزاران  ویژگیه مثبت فیتیلست. حتی مادرا و در واقع چرا راه دور بریم به فکر شکم باباها و بچه های محترم هم هست.بگذریم..


.

یک اهنگ جدید  *( اهنگ پدر)* که مثل همیشه از ریتم فوق العاده زیبایی بر خوردار بود. بار دیگر ابهت مقام پدر از نگاه عمو های مهربون در ذهن و دل کودکان دلبندمون نقش بست .


یکی دیگر از هزاران ویژگیه مثبت این برنامه اینه که  نمایشهایی رو  متناسب با رویدادهای مهم جهانی و کلا مناسبتهای  کشور خوبمون ایران اجرا میکنه  .مسابقات المپیک پکن یکی از اون رویداد هاست که  فیتیله این هفته در قالب یک نمایش فوق العاده جذاب و زیبا  به اون پرداخته بود      و  لحظات شادی اوری رو باز مثل همیشه به خونه هامون هدیه کرد.در این نمایش چند بازیه ورزشی رو نشان دادند   و اتفاقات جالب اون که دیدنش  لذت بخش بود.


مادر بزرگهای فیتیله ای این هفته و این روز مهمان ما بودند  .با  زبان شیرین و سخنان دلنشینشون لحظاتی چند گرمای مضاعفی به خونه ی  دلهامون بخشیدند.


 نینیهای فیتیله ای هم یک شعر زیبا خوندند  


  برنامه ی بعدی رو رفته گرهای مهربون و زحمت کش اعلام کردند و در کنارش از نظافت و بهداشت محیط حرف زدند.


یک اهنگ تولد جدید و مثل همیشه فوق العاده هم در دفتر فیتیله ی این هفته بود.  


و اما یک نمایش جدید که البته قسمت اولبش رو هفته ی قبل با  اجرای اقای قناد مهربون  دیدیم و این هفته اون پسر کوچولو و در واقع بهتره بگم پسر گنده عمو فروتن بودند   . نمایش علی کوچولو بی شک یکی از تاثیر گذار ترین نمایش در زمینه ی تربیت کودکان دلبندمون  هست. در قالب این نمایش زیبا و جذاب و البته خنده دار    خطرات اتو  رو به بچه ها گوشزد کردند. همچنین به بچه ها یاد دادند دست در گوش یا بینی گذاشتن کار زشتیست   .علی کوچولو  این کارها ی زشت رو انجام داد  کار زشتی که یک بچه ی خوب و مودب هیچ وقت انجامش نمیده.


و اما فیتیله ی روز شنبه ۲۶/۵/۱۳۸۷

یه روز قشنگ خدا شروع شده. بچه هها منتظر شروع فیتیله تو خونه هاشون. یکی بیقراری میکنه و دائم به مامانش میگه پس کی شروع میشه.یکی میدوه تلویزیون رو روشن میکنه تا  برنامه رو بگیره.یکی  سر سفره ی صبحونه کنار خانواده  چشم به تلویزیون دوخته.یکی هم مثل اقا معین گل گلاب همراه پسر عموش نشسته بر روی موتور روبروی تلویزیون منتظر فیتیله.

برنامه شروع میشه. مامانا یه چششون تلویزیون و یه چششون داره ظرفای صبحونه رو میبینه و یکی هم مثل مامان معین کاراشو از صبح زودتر میکنه و دیگه مجبور نیست ظرفای صبحونه رو نگاه کنه.    باباها که روز تعطیله و مشغول استراحت کنار فرزندان دلبند و پا به پا همگام با فیتیله. مدتهاست  پدر هامون بخشی از خستگیشون رو در روز تعطیل با برنامه ی خوب و جذاب و دیدنی فیتیله  در میکنند


برنامه با یک اهنگ به یاد ماندنی و زیبا شروع میشه. مهمون اومد تو خونه  شادی و غوغا کنید از راه رسید فیتیله زود درا رو وا کنید*(  عمو های مهربون بچه ها خیلی وقته چشم انتظار این مهمون عزیزند)  *


یک سلام و علیک کاملا متفاوت و بی نظیر. سلام  سلام ستاره های خندون       *سلام سلام گلهای توی گلدون و ..........گفتم متفاوت چون هر بیتش با یک ریتم خاص خونده میشد. گاهی تند و گاهی اروم. خیلی جالب بود.


سه تا از  دوستان روستاییمون اخبار فیتیله ای رو  خوندند.نمایش مثل همیشه به چندین مسئله ی اموزشی پرداخته بود. در واقع هشدارهایی بیشتر برای بزرگترها. اتش روشن کردن زیر درختان و در واقع طبیعت را خراب کردن که هم ضرر جانی برای  فرد خاطی دارد و هم اسیبی جدی به طبیعت خوب خدا زدن محسوب میشود.ازار  دادن حیوانات بی دفاع هم یکی از خبرها بود. چیدن بی اجازه ی میوه از درخت همسایه و عاقبت کار فرد خاطی که در اثر خوردن میوه ی اغشته به سم و نشسته  به اون دچار شده بود  از اهم  اخبار  بود. پیام های این نمایش پر بار این بود که ۱:از طبیعت درست استفاده کنیم

۲: بدون اجازه کاری نکنیم و  در کنارش میوه ی نشسته نخوریم

۳:حیوانات را ازار ندهیم.


باز یک شعر زیبا: یکی بود یکی نبود   زیر گنبد کبود    خالق قشنگیها غیر از خدا هیچ کس نبود.........

 شعر با بیان زیبا عظمت خلقت خدا رو نشون بچه هامون داد. اینکه خدا  خیلی بزرگه . خالق اسمونها و زمینه. خالق انسانها و طبیعت. خالق حیوونا و بشریت . همه و همه ساخته ی  خدای عظیمه.


مسابقه ی  ۲۰۰ سوالی یکی دیگر از نمایشهای امروز بود.  سوالات مسابقه و در واقع جوابهای مسابقه کفش و دمپایی و واکس  بودند که شر کت کنندگان ثابت و همیشگیه این مسابقه ی جذاب  به زیباییه هر چه تمالم تر که همتون میدونید چطوری به جوابها رسیدند. یک مسابقه پر از شادی پر از اگاهی برای کودکان دلبندمان.


 برنامه ی بعدی رو انسانهای اولیه اعلام کردند.


یکی دیگر از نمایشها نمایش اپارتمان فیتیله ای بود.   ابتدا  خانواده های اپارتمان نشین شیوه ی درست اپارتمان نشینی رو برای مصاحبه گر تلویزیون بیان میکردند و بعد با انجام ان عمل زشت در واقع  زشتیه ان کار زشت رو بیشتر نشان دهند و  به عبارتی درس عبرت دیگران شوند.گذاشتن اشغال سر ساعت در جای مناسب  و رعایت سکوت و رعایت  حق همسایها. همچنین رعایت اصول بهداشتی و در کل اذیت نکردن همسایه به عنواین مختلف پیام های  این نمایش بود.


 برای اعلام  پایان برنامه  دو تا از روستاییان خوش صدا و خوش اخلاق امده بوند و یک موش شیطون   که عجیب  برای خودش تو دل بچه ها جا باز کرده میگفتند برنامه تمام شده و خودشون نالان از این موضوع  اما برنامه ادامه داشت گویا اشتباه میکردند بچه های کوچکتر لحظه ای دل کوچیکشون شکست ولی بعد مجریه خوب برنامه اعلام کرد هنوز برنامه هست.


قاطینگا و پاتینگا    که دست از سر مجریه خوب برنامه بر نمیدارند امروز هم اومدند و پروفسور فیتیله   امروز بهشون یک موتور نشون داد و باقیه قضایا  فضولیهاشون و پافشاریهاشون و کج فهمیهاشون که همه در سیر تکمیلیه نمایش بسیار بسایر اموزنده بودند.در هر صورت فهمیدند که موتور چیه و  در واقع چقدر قاطینگا و پاتینگا خوش شانسند که پروفسور به این  فهمیدگی تو جزیره ی ناشناختشون پیدا شده  که این همه اختراع ساخته ی دست  انسانهای چندیدن نسل بعدشون رو بهشون نشون میده.


یک اهنگ بندری برای تبریک عید   خونده شد.

یک مسابقه ی جذاب و مهیج برای بچه های داخل استودیو که واقعا بچه های  توی منزل رو هم به وجد میاورد. مثل همیشه مسابقه ی بادکنک و موسیقی.


خدا حافظیه مازندرانی عشق معین یکی دیگه از اهنگهای امروز بود.و بالاخره ماهیه قرمز تنگ بلور و یک دعای جدید پایان بخش برنامه ی امروز فیتیله بود. باز در این دعا عظمت وجود خدای بزرگ و تعالی چقدر زیبا در ذهن کودکانمان نقش بست.دعا برای ظهور اقا امام زمان  و شناساندن عظمت وجود حضرت مهدی.خدا پشت و پناه همه ی شما عزیزان باشه و عمو های مهربون فیتیله و بقیه ی دست اند کاران این برنامه رو در پناه  خودش سالم و سلامت نگهداره.


 و اما باز معین و یک گام دیگه به سمت تربیت درست:

با شروع نمایش علی کوچولو و یا همون مجید کوچولو معین شدیدا روی غذا خوردن حساس شده.  سعی میکنه  حتی اگر هم دانه ای برنج  هم روی زمین بریزه جمعش کنه. خیلی دست زدن به موها و به بینی و به گوش اون رو تحت تاثیر قرار داده. زشتیه این کارها کاملا براش  قابل درک شده و  در نهایت اینکه اب یا چایی رو روی زمین نمیریزه کاری که تا قبلش دائما و از قصد انجام میداد. مادرا بهتر میدونند بچه ها عاشق اینند که اب رو از قصد از توی لیوان بریزند روی فرش یا چای رو. ولی معین از اون موقع یاد گرفته.


خوب اگر تا الان  تو دلتون گفتید  من چرا اینهمه از فیتیله مینویسم فکر کنم دیگه این سوال رو از ذهنتون باید پاک کنید چون من هر هفته دلایلش رو مینویسم. نوشتنش برای من خیلی جالبه چون تمام مسائل تربیتیه پسرم رو این جا ثبت میکنم حتی زمان یادگیریش رو. خیلی جالبه نه؟؟؟؟؟؟

خوب ادامه ی این پست رو فردا با شرح فیتیله ی فردا مینویسم. البته چند تا عکس از معین در حال دیدن برنامه ی دیروز و امروز میزارم.

Image and video hosting by TinyPic 

 Image and video hosting by TinyPicتو این عکس معین کوچولو به تقلید از حرکت عمو مسلمی تو عکس دستاش رو گذاشته رو چشماش.


و بالاخره میرسیم به فیتیله ی نیمه ی شعبان روز میلاد منجی عالم بشریت مهدی موعود:

فیتیله باز اومد با یه بغل شعر و نمایش. یه بغل شادی و شور. یه بغل صفا و صمیمیت.

اغاز گر برنامه با نام  حضرت مهدی عج الله تعالی  بود. باز وصفی زیبا در مدح ان حضرت. مهدی موعود کعبه ی دلها عزیز زهرا منجی دنیا عشق شکوفا شاخه ی طوبی عاشق و شیدا نهان پیدا ساحل و دریا صاحب الزمان. جملاتی که فیتیله ایها میگفتند در قالب شعر .

یک تبریک به مناسبت عید گفتند و


باز شعری دیگر در وصف مقام حضرت مهدی خواندندو


اما اولین نمایش امروز زوروی فیتیله ای بود     .زورو همون طوری که میدونید یک قهرمان عدالت خواه شبیه رابین هود در عالم حیوانات بود که به کمک افراد ضعیف درصدد مبارزه با ظلم بر میامد. زوروی فیتیله ایه ما اما همش میگه زورو فقط تو زندگیش دو تا اشتباه میکنه.  در هر صورت زورو ی فیتیله ای قصدش کمک به مردمه ولی نمی دونم چرا همش خرابکاری میکنه.اول پیر مرد  در حال استراحت را نا خود اگاه اذیت کرد و بعد مادر بزرگ بینوا رو بعد کشتیگیران در حال  بازی رو.


خوانندگان ترک زبان برنامه ی بعدی رو با لهجه ی شیرینشون اعلام کردند.


خواننده ی فیتیله ای از تجدیدی و تنبلی و عاقبت درس نخوندن حرف زد.با اجرای زیبا و فوق العاده ی عمو فروتن .


 دوستان خوب و با محبت لرمون برنامه ی بعدی رو به همرا رقص محلیه اون مناطق اعلام کردند.

یک اهنگ زیبا در رابطه با دوستی خوانده شد بیشتر از اینشور و اشتیاق بچه ها و بازی عمو ها به هنگام خوندن اهنگ با بچه ها  و همچنین حبابهای زیبایی که تمام محیط استودیو رو پر کرده بود جو صمیمی و خوبی رو ایجاد کرده بود.


 نوبت رسید به نمایش اتاق عمل و تمام لحظات شادی اوری که عمو های مهربون با هنرنمایهاشون رقم زدند.قضیه ی اشیای پیدا شده در مغر بیمار به قول دکترهای فیتیله ی همیشگیه اتاق عمل و سی دیهای غیر مجاز بیرون اوردن مغز و شستشوی ان با اب و صابون از جمله  حوادث هیجان انگیز و جالب این نمایش بود.


اعلام برنامه ی بعدی با حضور کرد زبانان نازنینو


بالاخره اخرین نمایش فیتیله ی نیمه ی شعبان نمایش راز بقای فیتیله ای بود که جوجه تیغی و فیل  و کلا مسائل مرتبط بهش رو به بچه های کوچولو  نشان داد.


Image and video hosting by TinyPic
نظرات 66 + ارسال نظر
غروب شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:27 ب.ظ http://amintarokh1.blogfa.com

سلام عزیزم عیدت مبارک

آپ جالبی بود

مرسی که خبرم کردی

سلام عیدت مبارک دوست خوبم.

هانیه شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:20 ب.ظ

سلام سمانه جان
این عید رو به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم .
وبلاکت خیلی عالی شده مخصوصا از وقتی فونت و قالبش رو عوض کردی و مطالب جدید میذاری .
همیشه موفق و پیروز باشی

هانیه جان عید شما هم مبارک. ممنون از نظر لطفت.

شادی شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://fitilehdonyatatile.blogfa.com

سلام گلم

عیدت مبارک.ممنون که بهم سر زدی.خانوم خانوما لطف شما واسه ی من تازه گی نداره.شما همیشه به من لطف داشتی!
راستی وبلاگت خیلی خوشگل شده!!!
ناقلا به ما هم یاد بده!۱

شادی شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:42 ب.ظ

راستی وقتی عکس بسر کوچولوت رو در حال گریه دیدم باد خودم افتادم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آخه منم آخر برنامه گریه می کنم!!!!

سلام شادی جان عیدت مبارک. عزیزم منظورت اون جاییه که دستشو گذاشته رو چشش؟؟ اونجا داره ادای گریه ی عمو ها رو در میاره درست شکل عکس عمو مسلمی که کنارش گذاشتم.
اما گریه ی اخر برنامه که بنده خدا اره اکثرا نق میزنه که اه مامان عمو جون تموم شد. چرا تموم شد. منم مثل همیشه میگم الان دوباره میان تموم نشد. البته دروغم نمیگم ضبط شدشو میبینه!!

غزاله شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.tarlan-parvane.blogfa.com

سلام خوبی؟
عیدت مبارک

عید شما هم مبارک دوست خوبم.

[ بدون نام ] شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:55 ب.ظ http://hamsoosite.com/

دوست عزیز
سلام وبلاگ جالب و زیبایی دارید حیف است که این وب از کاربران کمی برخوردار باشد برای افزایش کاربران وب خودت میتوانی آنرا در سایت زیر ثبت کنی کاری هم ندارد نه باید لینک باکس بگذاری و نه کار دیگر فقط به نشانی زیر برو و وب خودت را ثبت کن.
موفق باشی
http://hamsoosite.com/

مهدی( وبلاگ ترانه علیدوستی) شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.taranehh-alidoosti.blogfa.com

سلام سمانه جان
خانم! وبلاگ نو مبارک
تبریکات! جالب و چشم نواز شده و بنرو لوگوی بالا متناسب با موضوع است.
من ایراد ندارد که باز کمی ایراد بگیرم.
رنگ فونت ها هنوز به آن استحکامی که از شما انتظار می رود،نرسیده و می دانم که انتخاب رنگ برای خانمها کارمشکلی ست.
خارج ازشوخی،رنگ فونت چند پاراگراف اول یادداشت جدیدتان با پس زمینه ی کناری وبلاگ همرنگ است. در صفحه فرورفته. زیاد چشم نواز نیست وبه چشم نمی آید. اصلاح کنید،گمان کنم بد نباشد.این رنگ ها البته هر چه پایینتر می رود بهتر می شود. انگار که به تکامل می رسند.
اما آدمک های یاهو... استفاده شان در متن های شما خیلی خوب است... امادر بعضی وبلاگ ها دیده ام که طرح های دیگری هم از این آدمک ها موجود است که فضای بسیار شاد و کودکانه ای دارند. از آن ها استفاده کنید.
.
و اما متن
روایت شیرین و جذابی دارید.
اینکه یک چشم تان به صفحه ی تلویزیون است و یک چشمتان به معین کوچولوی عزیز،خیلی سینمایی و دراماتیزه است(چی گفتم!؟)
وچه خوب است رسانه ای که صاحب این اعتبار بشود که مخاطب به آن اعتماد داشته باشد وبدون هیچ دلواپسی،عزیز دلبندش را در آستانه و دامنه یمواجهه با آن قرار دهد... وحتی... و حتی این نیاز و ارادت آنچنان قوت یابد که به نوشتار برسد.
کمتر پدیده ای را می توان یافت که تاثیر متقابلش اینچنین مشهود باشد و گام به گام پیشرفت کرد.
برای معین و شمای محترم خوشحالم.
اما...
اما سمانه خانم
می دانم که شما خودتان کاملا فهمیده هستید،اما...حرف تلخی می خواهم بزنم.
کودک را به این برنامه عادت ندهید.وابستگی در این سنین خطرناک است. توقیف این برنامه،سوختن تلویزیون،تحریم رسانه ها وهزارچیز دیگر،نباید باعث شود که اتفاق عظیمی در دنیای ذهنی کودک شما حادث شود و او دچار خلاء شود.
معلم اول و آخر او شما هستید.
مادر؛ این منبع لایزال محبت؛می دانم که رسالت مادرانگی اش را به تمامی بر دوش دیگران نمی گذارد.
او باید شبیه شما شود.شما نسخه ی مطلوب نسل آینده تان هستید. حالا اگر هم دیگرانی شما را در این مسیرتربیت یاری بدهند،دست مریزاد... اما... می دانید که حرفم چیست.
شما ناخوانده ،می دانید.
و این خیالمان را آسوده می کند.
سلامت باشید
و از جسارتم معذرت می خواهم.

سلام از لطفتون و راهنمایهاتون بی نهایت سپاسگزارم.
خدا حفظتون کنه.

ویدا مامان راستین یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:23 ق.ظ http://http://rastin86.blogfa.com/

سلام عیدتون مبارک فدای این پسر ناززززززززززززززززززززززززززززز

سلام عید شما هم مبارک. ممنون از لطفت.

ساناز مامان دانیال یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:52 ق.ظ http://sanazdanialaria.blogfa.com

سلام سمانه جان بازم میگم شرمنده در مورد برنامه عمو ها نمیتونم چیزی بگم ولی از تعریفات باید جالب باشه یادم باشه یه جمعه بیدار شم ببینم
قالبت خیلی خوب شده فونتت عالی شده
عکسا هم خیلی خوب بود سایه زیرش البته یه ذره بیشتر بود کاملا دیده میشد
معین داره به خاطر تموم شدن برنامه گریه میکنه؟

سلام عزیزم. ممنون که بهم سر زدی.نه معین گریه نمیکنه داره ادای عمو ها رو در میاره دقیقا اون حالت رو عمو مسلمی هم کنار عکس معین گرفته.

سولماز یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:22 ق.ظ http://5252525252.blogfa.com

سلام سمانه خانوم خوبین؟؟من یکی از طرفداران عموپورنگم اما دروغ نگم برنامه فیتیله رو هم کما بیش می بینم و دوست دارم.خوشحال می شم به منم سر بزنین....راستی پسرتون واقعا گوگولیه خدا حفظش کنه براش حتما اسپند دود کنین....کلا وبلاگ زیبایی دارین امیدوارم همیشه پابرجا باشه.فعلا
دست علی یارتون
خدا نگهدارتون

سلام عزیزم. ممنون که بهم سر زدی. پسر من هم برنامه ی عمو پورنگ رو میبینه. خصوصا برنامه های جدیدش رو .

مهدیه یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:53 ب.ظ http://shaparakkocholo.blogfa.com

سمانه جون عیدت مبارک.
قالب نو هم مبارک.

شایلی یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.shaina1386.blogfa.com

سلام سمانه جون... به نظر منهم قالب زیبایی داره این سایت... عید شما هم مبارک باشه... خوش به حال برنامه فیتیله!!
راستی چرا شما از فیتیله میگین؟ اسم سایت معین جوجو هم فیتیله است... من اولش فکر کردم نکنه نسبتی با دست اندرکاران برنامه دارین... بعدش دیدم ظاهرا نه... این برنامه عشق معین جونه...

سلام شایلی جون. ممنون که بهم سر زدی. نظر لطفته.شاینا طلا رو از طرف من ببوس.

ثنا یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام سمانه جون. خوبی؟؟ خوشی؟؟ عیدت مبارک. دستت درد نکنه. عجب وبلاگ جذابی داری. از همه مهمتر موضوع اصلیش که دیگه نگو حرف نداره چه موضوعی بهتر از فیتیله.
عجب برنامه هایی اجرا کردند این چند روز. فوق العاده بود. باز هم ممنون. منتظر اپ بعدیت میمونم.
دوست دارم.معین عزیز رو از طرف من ببوس. در واقع معین فیتیله ایمونو.

سلام ثنا جان. ممنون از لطفت. اره واقعا برنامه ها حرف نداشت. بیست بیست بود. موفق باشی.

شادی یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:51 ب.ظ http://fitilehdonyatatile.blogfa.com

سین لام الف میم

با با تو دیگه کی هستی؟ دستت درد نکنه! شرحت مثل همیشه عالی بود.با وجود تو ۱ کم از نگرانی شهرستان رفتنم کم می شه!! حد اقل اگه برنامه رو نبینم شرحشو می تونم بخونم

دوست دارم هوارتا

سلام شادی جون. نگران نباش ایشالله هر جا که دانشگاه قبول شدی خیلی راحت بتونی برنامه ها رو ببینی.
ایشالله خود تهران قبول شی
دعات میکنم
موفق باشی

ساناز یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:20 ب.ظ

سلام سلام صد تا سلام
گفتم بیام یه عرض ادبی بکنم آخه ما اگه شما رو نداشته باشیم روزهایی که نمیتونیم برنامه رو ببینیم از غصه دق میکنیم ......
مثل من که شنبه همش از زیر کار در میرفتم و میومدم تو وبلاگت تا ببینم آپ کردی یا نه آخه دست خودم نبود دلم پیش عموها بود پس بازم میگم دست گلت درد نکنه ....
گل پسر فیتیله ای((معین جان)) رو هم از طرف ما ببوسش.

سلام عزیزم. شما همیشه به ما لطف داری. خدا نکنه شما دق کنی. همیشه زنده باشی.
سعادت دیدن روی ماهتو نداشتم ولی از نوشته هات پیداست که یک خانم با کمالات و فهمیده هستی. می دونم تحصیلات عالیه داری و الان شاغلی. خدا حفظت کنه.
همیشه منتظر نظرت هستم. گرمای دلچسپی میده بهم خوندن نظراتت نه تنها تو مهربون بلکه بقیه ی دوستان. مواظب خودت باش. سلام خدمت خانواده ی محترمت برسون.

فریناز یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:08 ب.ظ http://www.mohsen-keivan.blogfa.com

سلام
مرسی که خبرم کردی
عالی عالی عالی
فعلا بابای

ممنون از لطفت عزیزم.

شیدا عارف یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

سلام سمانه خانم
شما بزرگ تر از منید و مادرید و تاج سر منید
پس من به خودم اجازه نمیدم شما رو تو خطاب کنم یا اسم کوچیکتونو بگم...هر چی باشه شما هم از من بزرگترید و مهم تر از اون یه مادر نمونه و دلسوز هستید...
شما هم بی نهایت خوش فکرید اینو جدی می گم اینکه چنین موضوعی رو برای وبلاگتون انتخاب کردید خیلی جذاب و نو آورانه است
این مادرانه گیتونو ستایش می کنم و برای سلامتی شما و اون کوچولوی نازتون که عاشقشم(عاشق همه ی بچه هام) دعا می کنم
سمانه خانم عزیز من به دلیل علاقه ی زیادی که به برنامه های کودک خصوصا فیتیله دارم ازتون یه فرصت می خوام که نوشته هاتونو کامل تر بخونم و بعد نظر بدم
تا الان که فضای اینجا بسیار آرامش بخش و لطیف بوده برام
روحیه ی خوبی دارید و در پایان ممنون و سپاسگذارم که ثبت نام کردید...حتما در فرصتی مناسب وبلاگ شما رو که نیازی به معرفی نداره معرفی می کنم...

قربان شما
فعلا؛

سلام شیدا جان. راستش انقدر وبلاگت رو جالب اداره میکنی که فکر کردم که حتما صاحبش باید همسن و سال من شایدم بزرگتر باشه. اما حالا میبینم شما از من گویا خیلی کوچیکتری. در هر صورت خیلی از اشنایی با شما و وبلاگتون خوشحالم. ممنون . لطف کردید.

شیدا عارف یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:01 ب.ظ

عیدتونم مبارک
التماس دعا

پریا یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:23 ب.ظ

سلام سمانه جونم.

خوبی؟

معین چه ناز شده!!

موهاش کوتاه شده. آخی...

از طرف ما یک عالمه ببوسش.

دستت درد نکنه. مطالبت خیلی جالب بودن. من با اینکه نمایشها رو دیده بودم و لی دوباره شرحشو خوندم. مرسی.

سلام عزیز دلم. خوبی؟؟ خیلی زحمت کشیدی. ممنون . موهاشم که نمی دونم چرا انقدر زود به زود رشد میکنه و یکم از حالت میفته. این بود که باباش گفت بیا حالا که تابستونم هست و یه بار هم پار سال این کارو کردیم بد نشده بود امسال هم این کار رو بکنیم.
البته پریا جون یکم باباش تنبل تشریف دارن. نه اینکه تو ارایشگاه خیلی گریه میکنه. این دفعه دیگه اینجوری شد.
راستی من فکر میکنم همه همه ی مطالب رو کامل نمی خونن. البته یک دوست صد در صد فیتیله ای حتما اینکارو میکنه.مرسی.موفق باشی.

غزاله دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:10 ق.ظ http://www.tarlan-parvane.blogfa.com

¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•´ .•´ ¸¸.•¨¯`•
_____****__________****
___***____***____***__ ***
__***________****_______***
_***__________**_________***
_***_____________________***
_***___سلام بازم آپیدم ______***
__***___________________***
___***______بدو بیا ____ _***
____***______________ ***
______***___________***
________***_______***
__________***___***
____________*****
_____________***

مرجان - مامان شهراد دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:11 ق.ظ http://aghashahrad.blogfa.com

سلام و صبح شما به خیر
خیلی برام جالبه که این برنامه این قدر نکات ریز و آموزنده داره؟ من همیشه فکر می کردم که این برنامه صرفا جنبه فان داره و چیز جدی و آموزنده ای توش نیست!
من خودم اصلا رابطه ای با تلوزیون نداشتم و ندارم و جدیدا هم فقط و فقط به خاطر شهراد روشن می کنم و اونهم که ظاهرا به خودم رفته و علاقه ای به تلوزیون نداره.
ولی از اطلاعاتی که راجع به این برنامه می دی ممنونم.سعی می کنم شهراد رو بیشتر با این برنامه آشنا کنم.

سلام مرجان جون. خیلی لطف کردی اومدی. از توجهت ممنون.حتما اینکارو بکن چون به نظر من خیلی خیلی اموزندست. البته به شرطی که شهراد باهاش خوب ارتباط بر قرار کنه. اخه میگی زیاد اهل تلویزیون نیست. اما معین از ۶ هفت ماهگی سی دی های کودکانه میدید و وقتی یه سال و نیمش شد تا حالا فقط فیتیله و از کارتونها فقط تام و جری رو دوست داره.شهراد فینگیل گل گلاب رو ببوس.

ساناز دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:33 ق.ظ

دوباره سلام
خوبی عزیزم؟ معین خوشگله خوبه ؟
خیلی ممنون از لطف و محبتی که نسبت به من داشتی شرمندم کردی...
ولی باید بگم که من تحصیلات آنچنانی ندارم و تازه سال دوم دانشگاه هستم و هنوز خیلی مونده تا به پای خانم مهندسی چون شما برسم و اما در مورد شاغل بودن هم باید بگم که من همیشه کار نمیکنم وفقط تو
تابستون در بخش انتشارات دانشگاهمون کارهای کامپیوتری دانشجوها واستادان رو انجام میدم البته همراه چند تا از فارغ التحصیلان که همیشه
اونجا کار میکنن وچند تا از همسن های خودم . اصولا کارها تقسیم شده است و معمولا من ۳ روز در هفته بیشتر نمیرم البته بگذریم از این دو هفته که چون به پایان ترم تابستون و ثبت نام ترم جدید نزدیک میشیم حجم
کار بالا رفته و مجبوریم هممون هر روز بریم و حتی وقت ناهار خوردن هم
نداریم ... الانم از صبح برق نداشتیم و بیکاریم منم از فرصت استفاده کردم و اومدم سایت که خدا رو شکر برقش با قسمت ما فرق داره . همه این ها رو تعریف کردم چون فکر کنم تو دانشجو یا شاغل بودن من موندی البته اگه درست حدس زده باشم ؟؟؟
راستی دیشب یادم رفت بگم این شکل هایی که متناسب با متن گذاشتی (نمیدونم بهش چی میگید ولی ما بهش میگیم انیمیتد ) کار رو از ینواختی در آورده و عالیه.
شاد و پیروز باشی.

سلام عزیزم. ممنون از توضیحاتت. اره چون دقیقا نمی دونستم درست تموم شده یا نه. موفق باشی. خیلی کار خوبی کردی که اوقات فراغتت رو انقدر خوب پر کردی.ترم چندی؟؟؟
خانمی همین که یه دختر خوب مثل تو که هنوز دانشجوئه و انقدر اکتیوه خیلی خیلی ارزش داره . من اما از همون اولش دلم نمی خواست مجبور بشم صبحها سر ساعت معینی از خواب پاشم و هر وقت که دلم خواست کارای مورد علاقمو نتونم انجام بدم.
واسه این قضیه وهم اینکه تو دوران دانشجویی با دیدن چندین کارخونه ی مرتبط با مدرک تحصیلیم وحشت عجیبی گرفته بودم. خدای من یه کارخونه پر اتیش پر خاک و پر فلزات ذوب شده. اصلا دلم نمیخواست.
البته من توی دروس مدرسم شیمی رو بیشتر دوست داشتم ولی خوب متالوژی خوندم. و واسه همین ترجیح دادم بعد دانشگاه بچه دارشم و به بچم برسم.
دوست دارم.

اتوسا دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.black-t-shirt.blogfa.com

سلام سمانه خانم خوبی .خیلی گلی گفته بودی لینگت کنم باشه ولی حالا کامپیوترم خرابه الان دارم از اداره مامانم ایناذ نظر می دم بعدا چشم حتما لینگت می کنم

سلام اتوسا ممنون ازت.

انی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:02 ق.ظ http://anahita.blogfa.com

سلام سمانه جونم من عاشق بچه هام راستی عید هم به تو تبریک می گم
راستی ممنون که سر زدی
خیلی دوست دارم اگه بازم سر بزنی خوش حال می شم دوست دارم خیلی زیاد فکر کردن اصلا نمی خواد دوست دارم خیلی زیاد

سلام انی جون ممنون که بهم سر زدی. منم دوست دارم.

سمانه دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:18 ق.ظ http://WWW.SAMATNT.BLOGFA.COM

سلام عزیزم
خیلی قشنگه وبلاگت
منم برنامه فیتیله رو دوست دارم
کارت عالیه
موفق باشی خانومی
راستی خیلی اسمت قشنگه ها

سلام عزیزم. یه هم اسم دیگه خیلی جالبه. منم با نظرت موافقم. موفق باشی.

انی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:32 ق.ظ http://anahita.blogfa.com

سلام گلم ممنون که اومدی
خودت اینقدر گلی که یادم رفت در مورد وبت بنویسم
وبت د۲۰ به خدا راست می گما!!!!!!!!!!!!
وبتو دوست دارم چون احساس می کنم مثل خودت این وبم پاک صاف ویک دله

خلاصه دیگه۲۰
شکوفه های صورتی فدای مهربونیهات
دارو ندارم یه دله اونم فدای خندهات

ممنون عزیزم.

ثمین دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:33 ق.ظ http://www.silver-lack.blogfa.com

سلام
خیلی خوب و جامع نوشتین و حوصلهی خیلی زیاد ونقد وبررسی خیلی خوب از حضور سبزتون هم ممنون

نظر لطفتونه دوست خوبم. مرسی.

مهدیس جوووووووووووووووووووون دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:00 ب.ظ http://keivansaketof.blogfa.com

سلام عزیزم. خوبی؟ مرسی که اومدی. منم گه گداری فیتیله رو نیگا می کنم. راستی بازم اگه خواستی حتما بیا پیشم.
قربونت

سلام دوست خوبم زحمت کشیدی.

سروناز(حامد کمیلی) دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.hamedkomeili-love.blogfa.com

ســـــــــــــــــــــــلام
ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدید شما لطف دارید.
وبلاگ شما هم به نظر من خیلی جالب بود.معین جونم خیلی بامزست.
منم لینکنون کردم.

سلام سروناز جان خیلی لطف کردی. راستی شما هم اسم خواهرمی.

bita دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:04 ب.ظ http://50girls-50boys.blogfa.com

salam khanomii man bia dokhtar khale ani va atosam mer30 ke omadi o behem sar zadii manam asheghe fitileiam kheyli ghalebe shad va bahalii darii manam linket mikonam doset daram goliii

سلام عزیزم چه جالب شما سه تا فامیلید. وبلاگاتون خیلی جالب بود. از نوشته هاتون لذت بردم. موفق باشید.

کتایون دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:05 ب.ظ http://katayooooon.blogfa.com

سلام سمانه خانوم خوب هستید؟ خیلی خوشحالم کردید که به من سر زدید و ممنون از تعریفاتون راجع به نوشته هام...
درباره سوالاتون اینکه اون عکس کناریه وبلاگم عکس پسر عمومه تازه بدنیا اومد....
دومین جوابم اینه که نه من اونجور به هنرمنده خاصی علاقه ندارم و سعی نمیکنم دل ببندم چون خیلی بنده... ولی آقای فرضیایی ( عموپورنگ ) رو یه خورده دوست دارم چون واقعا مجری توانایی هست آقای فروتن هم خیلی خوب هستن....
این پسر شما هم خیلی با نمکه مشتاق شدم از نزدیک ببینمش.. الهی....
ممنون از این که لینکن کردید منم حتما لینکتون میکنم... بازم ممنون که سر زدید... فعلا

سلام عزیزم. خیلی خیلی لطف کردی که اومدی.
پسر عمو تو خیلی با مزست. خدا حفظش کنه.

هانیه دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:09 ب.ظ

سلام سمانه جان . خوبی؟
معیین کوچولو چطوره ؟
تلاش شما واقعا ستودنیه . من که از خوندن مطالبت واقعا لذت میبرم . راستی اگه تونستی درباره برنامه خونه به خونه هم مطلب بنویس .
موفق باشی

سلام دوست خوبم. ممنون از لطفت. ا

سحر دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://avinasarmadi.persianblog.ir

سلام سمانه جون ممنون بابت لطفت به آوینا وب لاگ شما هم خیلی زیباست موفق باشی ...پسر خوشگل و شیطونت رو ببوس از طرف آوینا .

سلام سحر جان. اوینا طلا رو ببوس از طرف من. خیلی نازه عزیزم. خدا حفظش کنه. مرسی که بهم سر زدی.

غروب دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:20 ب.ظ http://amintarokh1.blogfa.com

واای چه ناناز شده
عالیییییی بود گل خانوم
موفق باشی

عزیزم ممنون که بهم سر زدی.

فروردینی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:53 ب.ظ http://farvardiny.blogsky.com

سلام سمانه خانم
خیلی خوشحالم که یک مادر وبلاگم رو پیدا کرده و من وبلاگش رو. امیدوارم خانواده کوچیکتون همیشه سالم و خوشبخت باشه.
من مادر سه فرزندم دو پسر و یک دختر. هشت و چهار و دو ساله.

همینطور که نوشتی غذا پختن هر روز واقعا کار سختیه و سختتر از اون چی پختنه! امروز من خورشت لوبیا سفید پختم. نمی دونم ایا این غذا رو می شناسی یا نه. اما خیلی ساده ست و معمولا مردها و بچه ها دوستش دارن پیاز رو سرخ می کنی گوشت رو اضافه می کنی و بعد از سرخ شدنش زرد چوبه و فلفل سیاه می زنی با رب گوجه و یک لیوان لوبیا سفید شسته شده رو اضافه می کنی با چند لیوان اب. می ذاری بجوشه بعد حرارت رو کم می کنی نیم پز که شد نمک اضافه می کنی تا بپزه و همراه برنج یا با نون نوش جان می کنین. معمولا با پیاز به عنوان سالاد خورده می شه.
اگه پختیش و خوشت اومد برام بنویس خوشحال می شم. اگه هم خوشت نیومد هم بنویس چون خودم دختر که بودم زیاد دوست نداشتم اما الان دوست دارم.
موفق باشی

سلام دوست خوبم. خیلی لطف کردی که بهم سر زدی. ممنون از راهنماییت. البته من که زیاد نه ولی شوهرم یکم به اصطلاح بد غذاست. هر غذایی رو نمی خوره. مثلا نمی دونم خودش که میگه از وقتی تو دانشگاه قورمه سبزی خوردم ازش بیزار شدم واسه همین قورمه سبزی تو خونمون غدغنه درست کردنش. حساب کنید ا این غذای لذیذ که من از خوردنش محرومم میدونید که یه نفر ادم بخواد قورمه سبزی بپزه زیاد جالب نیست.بگذریم این یه نمونشه. ولی حالا اینو باید اول مواد تشکیل دهندشو بهش بگم تا ببینم اصلا در مرحله ی اولیه مورد پسندش هست یا نه. خودم ولی چرا دوست دارم.
موفق باشی.

مینا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ق.ظ

سلام آبجی سمانه مهربون
آپ قشنگی بود مثل همیشه . ولی عجب پسر خوشگلی داری . بخدا با همین عکساش دل منو برده . خیلی نازه خیلی ماهه . میگم ترو خدا بچه رو کچل نکن خیلی موهاش قشنگه . آخه توی یکی از عکسا سرش رو زدین ولی توی عکسایی که مو داره خیلی نازه .
یه چیزی بگم بخندین موهاش شبیه موهای منه . باور کنید من همیشه موهام همین شکلیه . خنده داره نه . ای بابا بچه به خالش رفته دیگه . به قول عمو پورنگ که توی شعر جدیدش می خونه :
تو قند و نباتی شیرینی آبنباتی
بزار بوست کنم من یه بوس شکلاتی
واقعا از طرف من یه بوس شکلاتی بکنیدش
راستی شما هر وقت به وبم میاین نظرتون رو راجب نوشته هام نمی گید . برای من نظر شما مهمه بهم همیشه نظرتون رو بگید .
توفیق رفیق راهتان باد .

سلام مینا جون. خوش اومدی. خیلی لطف داری. کچلیش هم چون موهاش خیلی زود به زود رشد می کنه و گفتیم حالا یه بار اینکارو بکنیم.
در مورد نظر نسبت به نوشته هات که واقعا عالیه. بیشتر قالب نوشته هات شعر و متن ادبیه زیباست که همه یه جورایی به عمو پورنگ منتهی میشه . خیلی خوبه.
چشم حتما نظرم رو از این به بعد میگم.

مینا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:16 ق.ظ

راستی منم موافقم که بچه ها مهد کودک برن اما بس که خواهر من بد بینه میترسه واسه بچش توی مهد کودک اتفاقی بیافته .
البته بگم من رشته تحصیلیم کودکیاری بوده و دوره کار آموزیم رو توی چند تا مهد کودک گذروندم و یکم از حادثه هایی که واسه بچه ها اتفاق می افتاد واسه خواهرم گفتم و بد تر شد . شما همیشه مراقب این معین شیطون باشید .
از خرابکاریهاش گفتید داغ دلم تازه شد . من خیلی وسایلم رو از خرابکاریهای این دو تا خواهرزادم از دست دادم ولی بین خودمون بمونه منم وقتی موقع خرابکاری می رسه از اونا کم نمیارم .
یه چیز دیگه قالب نو مبارکه . وبلاگتون واقعا قشنگه . نه محشره .خیلی دوستتون دارم دیگه جدی خداحافظ

خطرات مهد کودک که منم خیلی میترسیدم ولی چاره ای نبود. بالاخره تقریابا به سن مهد کودکش نزدیک شده بود و ترجیح دادم بره.
حالا اون اتفاق چی بود. به منم بگو تا بدونم. خوب حالا که خواهر گلم دوره ی کودک یاری خونده حتما حتما واجب شده تا یکم از وقایعی که توی مهدکودکا اتفاق میفته برام بگه.. روابط بچه ها و بر خورد مربیها رو برام بگه. مثلا بچه جیش داشته باشه چکار میکنن. بچه ها رو اگه دعوا کنند درجه ی خشونتشون چقدره. کلا برای مثال یه مهد رو مثال بزن. یعنی اگه میشه بدترین مهد رو وبهترینشو مثال بزن.
خواهرم شدیدا رو وسایلش حساسه. معین هم از شعاع چند متری به کمدش نزدیک نمیشه.
ولی با اجازتون بی نصیب نذاشته وسایلشو. یه کارایی تونسته تو این سه سالی بکنه. داداشم اما زیاد حساس نیست و اونم یه جورایی از دست خرابکاریهای خواهر زادش بی نصیب نبوده.

پریا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 ق.ظ

سلام سمی جونم.

عزیزم مطمئن باش که خیلی از کسانی که فیتیله رو دوست دارن مطالبتو کامل میخونن. مثل من.
کلی هم لذت میبرم.
مثلا الان دوباره اون قسمتی که نوشته بودی: مرد گنده! (منظورت علی کوچولو بود) رو دوباره خوندم و کلی هم لذت بردم.
دستت درد نکنه.
معین رو از طرف ما خاله ها ببوس.

سلام پریا جون. خیلی بهم لطف داری که با وجود مشغله ی کاریت و بعدش تو خونه خستگی به وبم سر میزنی.
پریا جون اره منم گفتم که اون فیتیله ایهای دو اتیشه صد در صد میخوننش. . ولی دوستای گل دیگمو واقعا نمی دونم. در هر صورت نمی دونم نوشته هام چقدر خوندنیه.

مینا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:34 ق.ظ

ای بابا ببخشید من حرفام رو فراموش می کنم باز برگشتم . میگم سمانه جون میشه سعی کنی توی وبلاگت این دعوای بین طرفداران عمو پورنگ و فیتیله راه نیافته . البته میدونم شما اصلا دوست ندارید همچین اتفاقی بیافته ولی تو پست قبلی یه بحثایی شد .
خداییش شعرهای عمو پورنگم قشنگن و به دل می شینند . خداییش عمو پورنگم فقط شعر اردک تک تک رو نخونده شعرهای قشنگ دیگه ای هم راجب دوستی و نماز و خداوند و ماه مبارک رمضان و خلاصه نزدیک ۶۰ تا آهنگ خونده . این درست نبود که شما اردک تک تک رو فقط مثال بزنید توی جواب اون خانم که به فیتیله ها توهین کرده بود . بهر حال این دوتا برنامه نباید با هم مقایسه بشن چون با هم فرق دارن . گروه فیتیله سه تا بازیگر داره و یه مجری ولی عمو پورنگ یه مجریه و یه دستیار مجری که امیر محمده . درسته همشون واسه آموزش و سرگرمی بچه ها تلاش میکنن ولی طرز کارشون با هم فرق داره .
من دوست ندارم بین طرفدارها که دلاشون هنوز بچه مونده و به همون پاکیه و فقط اون انسانی که توی دلشون باعث زنده بودن این کودک درون شده فرق دارن که بعضی ها فیتیله و بعضی ها عمو پورنگ رو دارن دعوایی پیش بیاد . شما هم نزارید این اتفاق بیافته .
حالا واقعا خداحافظ

مینا جون اون ادم یه جورایی حرفهای زشتی زده بود و کاملا نادرست بود. باید بهم حق بدی که قاطعانه جوابش رو بدم. نه تنها اون موقع بلکه هر وقتی هر جایی همچین چیزهایی ببینم جواب میدم. چون دیدم طرفداران عمو پورنگ بعضیهاشون حتی این حرفهای زشت رو به داخل پستهاشون کشوندند.
منم دلم نمیخواست بنویسم اردک تک تک زشته چون دلیلی نداره یه اهنگک که با تمام احساس برای بچه ها خونده میشه زشت باشه ولی ای کاش در کنارش صحبتهای اون ادم که حرفهای زشتی به فیتیله زده بود رو هم دقت میکردی. پس میدونم بهم حق میدی که حتی بد تر از اینها بنویسم.
فقط برای لحظه ای خودت رو جای من بزار و فکر کن اون ادم به عمو پورنگ توهین میکرد عزیزم.
دوباره هم میگم ازت عذر میخوام چون باید جواب اون ادم بی ادب رو میدادم. حرفش این بود که فیتیله از عمو پورنگ تقلید میکنه خوب منم مثال زدم و بد نگفتم.
موفق باشی.

مریم سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:00 ق.ظ http://www.maryamdpf.blogfa.com

دلم گرفته است،
دلم گرفته است!
به ایوان میروم و انگشتانم را
بر پوست کشیدۀ شب میکشم.
چراغ های رابطه تاریکند؛
کسی مرا به آفتاب،
معرّفی نخواهد کرد.
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد.
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است.
[گل][گل][گل]

سلام سمانه جون.
چه عکسهای نازی از این پسر خوشگل گرفتی. براش اسپند دود کن.
باشه؟
بای

سلام مریم جان خیلی لطف کردی که به وبلاگم اوومدی. از اون قشنگتر شعر زیبات بود. خودت مینویسی؟؟؟
خدا نکنه دلتون بگیره.
موفق باشید.

لیدا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:12 ق.ظ

سمانه خانم سلام
چقدر خوب مینویسید خیلی عالیه فقط اگر شعرهای برنامه رو هم بتونید کامل بنویسید دیگه خیلی قشنگ میشه چون وقتی نوشته هاتون رو میخونیم همه چیز توی ذهنمون مرور میشه و شعر ها هم یکی از قشنگترین قسمتهاست
امیدوارم همیشه پیروز باشی و سرحال

سلام لیدا جان زحمت کشیدی. پیشنهادت جالب بود. حتما عزیزم. مرسی. خدا حفظت کنه.

زهرا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام عزیزم
سمانه خانم وبلاگتون مثل همیشه جالب و خوندنیست میدونید چرا؟
اخه وقتی که داشتم جریان برنامه ی جمعه رو میخوندم وقتی رسید به قسمت پیرزن ها دوباره یاد قیافه ی خوشمزه ی اقای مسلمی افتادم و ادا و اطوار های نازشون و دوباره مثل اینکه اون صحنه از نظرم گذشته باشه یه عالمه ذوق کردم .

راستی چرا این قدر موهای معین رو کوتاه کردید؟؟
و اینکه چرا دیگه از اهنگهای قشنگ و جدید دیگه توی وبلاگتون نمیزارید؟؟

در پناه حق شاد باشی و پیوسته خنده رو.

سلام عزیزم. خیلی لطف کردی اومدی. چه احساس قشنگی.
اهنگ جدید هم اگه بشه حتما. موفق باشی.

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

سلام
ممنون سمانه خانم....
شما خیلی به وبلاگ من لطف داری در حالی که منم دقیقا همین حس رو نسبت به وبلاگتون دارم و این قلم موشکافانه تون برام خیلی جذابه....
دوستانی که ثبت نام کردند معتقدند بعضی ها بزرگترند و زود تر باید معرفی بشوند پس حق تقدم با شماست به زودی معرفیتون می کنم اما وبلاگ شما خواننده های بیشتری از وبلاگ من داره نیازی به معرفی ندارید....
اگر امکانش هست از قلم زیباتون بیشتر برایم بنویسید...کهمعرفی شایسته تری ازتون صورت بگیره....
ممنون و سپاس گذارم....
پایدار باشید ....
معین جان رو هم ببوسید....

سلام شیدا جان. خیلی لطف داری. در مورد معرفیه بهتر چشم سعی خودمو میکنم که یه چیزایی بنویسم ولی قلم زیبا حرفشم نزنید. من اصلا همچین احساسی ندارم. همون چیزهایی که از احساسم میاد مینویسم. قلمم زیبا نیست. شما خیلی با سلیقه ای که وبلاگ متفاوتی راه انداختی.
من شما رو لینک کردم.
وبلاگ شما بی نظیره. من که تا حالا وبلاگ به این مفیدی ندیدم.
موفق باشی.

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:05 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

مهمان این هفته ی وبلاگ (مهدی مدیر وبلاگ ترانه علیدوستی)و هفته ی دیگه روز شنبه اقلیما مدیر وبلاگ ابراهیم حتمی کیا...
تشریف بیارید...

سمانه عموپورنگی سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://Dariushgan.blogfa.com

سلام سمانه خانوم.
خوبین؟خوشین؟چه خبرا؟
ببخشید من دیر اومدم آخه خونه نبودیم.
راستی اون سمانه یی که برات نظر داده من نیستم ها.
ولی خیلی خوشحالم که یه دوست دیگه به اسم سمانه پیدا کردی.
راستی نمیخوای بگی که کجا پیداش کردی؟
تو تخم مرغ شانسی؟[نیشخند]
شوخی کردم خواهری ، ناراحت نشی از دستم.
دوست دارم.
همین الانم مطلبتو میخونم و نظرمو راجع بهش میگم.[نیشخند]
پس فعلا

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:51 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

سلام
ممنون و سپاس گذارم شما خیلی لطف دارید
بله عمو های گروه فیتیله از شاگرد های خوب استاد سمندریان بودند و کیه که ندونه اونها یکی از بهترین های کار کودک در ایرانند....
انقدر خجالتم ندید...امید وارم همین طور باشه که شما می گوئید
منتظرم... قسمت ثبت نام کنید کمی تغییر کرده اگر زحمتی نیست یه نگاه دیگر بهش بندازید...
افتخار بدید بیشتر برام بنویسید
با سپاس و ارادت...
پایدار باشید...

البته و این چیزایی که میگید می تونه یکی از خطهای معرفیم رو پر کنه. خودتون زحمت نوشتن این نکته ی اولی رو بکشید.
الان میام تغییرات رو میبینم.
ممنون.

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:09 ب.ظ http://s

ممنون از اهمیتی که دادید
تغییر چندانی نکرده توضیحات شما کامل بود دوست داشتم مفصل معرفی کنم...اگر دوست داشتید می تونید بیشتر بنویسید...
اخه بچه ها خیلی مختصر می نوشتند برای همین گزینه ها رو بیشتر کردم...
با سپاس...

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:14 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

شما مراحمید...در مورد تاریخ تولد وبلاگتون و خودتون و معین عزیز هم بنویسید و چنانچه دوست دارید که عمو های فیتیله هم بیشتر معرفی بشوند یه معرفی مختصر در مورد اونها هم می تونید بنویسید... قسمتی از نوشته هاتون و هر چه دل تنگتون می خواهد...
اگر دوست داشتید البته...اینها پیشنهاد اختصاصی من به شما بود...چون وبلاگتون مفصله گفتم ...
ممنون

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:47 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

چرا شرمندگی سمانه خانم عزیز؟
ممنون از نوشته تون من احساس کردم که شما خیلی به این دوستان گروه فیتیله ارادت دارید برای همین گفتم حالا که این طوره در مورد اقای مسلمی وو...گروهشون و پیشینه و بیوگرافیشون هم اگه دوست دارید می تونید برام بنویسید .همین فکر کردم اینجوری کامل تره و شاید راضی تر باشید و از این طریق از طرف وبلاگ من هم ارادتتونو بهشون نشون بدید.
بازم ممنون که اهمیت دادید به ثبت نام و معرفی دوستان عزیز فیتیله.
قربان شما...

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:29 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

راستی سمانه خانم یه دلیل دیگه هم این بود که شما گفتید خودتون از بچگی به سینما و تلویزیون علاقه مندید و من فکر کردم چقدر خوبه که به فکر خودتونم باشید و با ارتباط برقرار کردن با وبسایت های سینمایی دنبال علاقه های شخصی خودتونم برید
و اینکه به چه فیلم ها و کارگردان هایی علاقه مندید تا از این راه به دوست داشتنی هاتون عشق بورزید
من تمام دوستام به جز سه چهار نفرشون از من بزرگترند و من دوستانی به سن شما هم دارم
راستی معین جان رو حتما به تالار هنر در خیابان مفتح جنوبی جنب ورزشگاه شهید مفتح هم ببرید تا تئاتر های خوب کودک رو ببینه
جشنواره کودک هم در اصفهان به زودی بر گذار میشه
چون طرفدار کارای کودک هستم و عاشق بچه ها گفتم که اینا رم بهتون بگم....
وبلاگ من متعلق به همه ی دوستداران سینما و تئاتر و تلویزیون است
ممنون از حضورتون و اینکه انقدر دقیق برام نوشتید...
قربان شما

ممنون شیدا جان. خیلی لطف کردی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد