علی اکبر یاغی تبار/ غزل / "من بعد از تو یعنی: انَ النسان لفی خسران"
دو چندان اسب طوفان-گرده را از گریه پی کردم
که سی سال و دو قرن رفته را این گونه قی کردم:
همه همخون و ناهمخوان؛ تو ناهمخونی و همخوان
من بعد از تو یعنی: ان الانسان لفی خسران
تامل کن... جهان دارد به پایان می رسد در من
مرا بر شانه ات آوار کن ای آخرین انسان!
دو پنجاه ابر طوفان-گرده را در دامنت حل کن
سه هفتاد آفتاب شعله تاب ای این چنین در جان!
زبان حافظم؛ آتش به جان و در نمی گیرم
دهان نیچه ام؛ رم می کنم از گوش نااهلان
من از "بعد از تو" بر می گردم اما رو به ویرانی
منِ بعد از تو را آن سوی لمس پیکرت بنشان!
تو از جبر جهان اما من از صبر از تو سرگردان
دو پنجاه ابر طوفان-گرده را از گریه برگردان!
"علی اکبر یاغی تبار"