UP BOY...!(پست ثابت)
شاید این تصاویر ادامه مطلب بدردتون بخوره...
آهنگ = اینترنت اکسپلورر
منو با " ஜ۩ زٍلفٍ حٍنآآآآآ... ۩ஜ(داش فاضل) "بلینکید......
شاید این تصاویر ادامه مطلب بدردتون بخوره...
آهنگ = اینترنت اکسپلورر
منو با " ஜ۩ زٍلفٍ حٍنآآآآآ... ۩ஜ(داش فاضل) "بلینکید......
آیـا میـدانستیـد ؟!
آیا میدانستید که ریحان خاصیت ضد پیری دارد ؟
آیا میدانستید که زنان زودتر از مردان یخ می زنند ؟
...
(◕‿-)
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
متـهمان گم شدن لبخنـد و عـوامل افسـردگی جامعـه
شاید وقتی پروفسور کارل لندشتاینر، پزشک اتریشی سرگرم آزمایش روی گروه های خونی بود، هرگز فکر نمی کرد که نتیجه پژوهش هایش چه نقش ارزشمندی را در نجات زندگی انسان ها بازی خواهد کرد. کشف گروه های خونی و امکان انتقال خون از فرد سالم به فرد بیمار، که جایزه نوبل و عنوان پدر طب انتقال خون را برای این دانشمند به همراه داشت، منجر به نجات زندگی میلیون ها بیمار از طریق دریافت خونهای اهدایی گردید.
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
دلبسته ی کفشهایم بودم. کفش هایی که یادگار سال های نوجوانی ام بودند
دلم نمی آمد دورشان بیندازم
هنوز همان ها را می پوشیدم
اما کفش ها تنگ بودند و پایم را می زدند
قدم از قدم اگر بر می داشتم زخمی تازه نصیبم می شد
سعی می کردم کمتر راه بروم زیرا که رفتن دردناک بود
می نشستم و زانوهایم را بغل می گرفتم
و می گفتم: چقدر همه چیز دردناک است
چرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنیایم
می نشستم و می گفتم: زندگیم بوی ملالت می دهد و تکرار
می نشستم و می گفتم: خوشبختی تنها یک دروغ قدیمی است
می نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتم
قدم از قدم بر نمیداشتم و فقط می گفتم و می گفتم
پارسایی از کنارم رد شد
عجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشت
مرا که دید لبخندی زد و گفت: خوشبختی دروغ نیست
اما شاید تو خوشبخت نشوی زیرا خوشبختی خطر کردن است
و زیباترین خطر؛ از دست دادن ...
تا تو به این کفش های تنگ آویخته ای؛ برایت دنیا کوچک است و زندگی ملال آور
جرات کن و کفش تازه به پا کن.
شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده ای
رو به پارسا کردم، پوزخندی زدم و گفتم
اگر راست می گویی پس خودت چرا کفش تازه به پا نمی کنی تا پا برهنه نباشی؟
پارسا فروتنانه خندید و پاسخ داد: من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بود
که هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود و پس هر بار دانستم که قدری بزرگتر شده ام
هزاران جاده را پیمودم و هزارها پای افزار را دور انداختم
تا فهمیدم بزرگ شدن بهایی دارد که باید آن را پرداخت
حالا دیگر هیچ کفشی اندازه ی من نیست
وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست
سر تا پای خودم را كه خلاصه میكنم، میشوم قد یك كف دست خاك
كه ممكن بود یك تكه آجر باشد توی دیوار یك خانه
یا یك قلوه سنگ روی شانه یك كوه
یا مشتی سنگریزه، تهته اقیانوس؛
یا حتی خاك یك گلدان باشد؛ خاك همین گلدان پشت پنجره
یك كف دست خاك ممكن است هیچ وقت
هیچ اسمی نداشته باشد و تا همیشه، خاك باقی بماند، فقط خاك
اما حالا یك كف دست خاك وجود دارد كه خدا به او اجازه داده نفس بكشد
ببیند، بشنود، بفهمد و جان داشته باشد.
یك مشت خاك كه اجازه دارد عاشق بشود،
انتخاب كند، عوض بشود، تغییر كند ...
وای، خدای بزرگ! من چقدر خوشبختم
من همان خاك انتخاب شده هستم
همان خاكی كه با بقیه خاكها فرق میكند
من آن خاكی هستم كه خدا از نفسش در آن دمیده
من آن خاك قیمتیام
که می خواهم تغییر کنم؛ انتخاب کنم
وای بر من اگر همین طور خاك باقی بمانم
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم.
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که بخشیده می شویم
نـکات حیـاتی و شگفت انگیـز در مراسم خواستـگاری
شما آقا پسری که احساس می کنی دیگه وقتش رسیده که از تنهایی در بیایی و سری از تو سرها در بیاری؛ و شما دخترخانمی که دلت می خواد کم کم سرو سامون بگیری و خونه ی بخت رو تجربه کنی ... بالاخره این اتفاق افتادنی هست اما دو حالت دارد. اینکه خانواده، موردی را برای شما در نظر گرفته اند یا اینکه خودتان کسی را پیدا کرده اید. اگر حالت اول است که خب دعوایی نداریم. سرتان را مثل بچه آدم پایین می اندازید و می روید خواستگاری یا اینکه قبول می کنید بیایند خواستگاریتان اما اگر حالت دوم به وقوع پیوسته، شما باید راهی پیدا کنید تا یک جوری سر صحبت را با والدین گرامی خود باز کنید که ضمن آن به پررویی و بی حیایی هم متهم نشوید. این شما و این راهنمای اینکه چگونه به پدر مادر خود بگوییم من زن / شوهر می خواهم!
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
انا لله و انا الیه راجعون
ایمان عزیزنیا دوست دوران دبیرستان و بازیکن دریای بابل
فوتبالی درگذشت
روحش قرین رحمت ایزد منان
"آوای باد انگار آوای خشکسالسیست
بگذار تا بگویم تقدیر لاابالیست
وقتی که مرگ انسان مانند سنگ باشد
دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست
باید که عشق ورزید،باید که مهربان بود
زیرا که زنده ماندن هرلحظه احتمالیست"
"هرگز تسلیم نشو!سرباز پیاده در شطرنج،اگر تا آخر ادامه بدهد وزیر خواهد شد!"
اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه...
ادامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ترشيــــــــــآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
موضوع انشاء :
ازدواج را توصیـف کنیـد
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
عــــــــکــــــس شــخــصــی
ادامـــــــــــ مطـلبــــــــــــــــــ
ایــــن عکـــس فــقــطــ بخــاطــر روی گــل شــما دوســتـان
بابابزرگم میگه:تربیت بچه ها از زمانی خراب شد که
مستراح رو ازگوشه حیاط اوردن بغل پذیرایی..بچه ای که
صدای گوز باباشو بشنوه ازش حساب نمی بره (آیدا)
فاضل نبشته :
به بابا بزرگ بگو
من یه عموم متخصص گوزه
میره دستشویی با اینکه از خونه خودش و ما فاصله داره
صداش میاد تو اتاقمون "فقط شب ها"
اینو دیگه چیکار کنیم ؟
یکی دیگه عاروق میده صداش میاد "اول صبح بجای صبح بخیر"
یکی دیه می چسه بوش میآداصن قانون زندگی بهم ریخته
تو منطقه جنـــــگی این همه ســـروصــــدا نمیشنویم که خونه مــآ میاد
• آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.
• از میان کسانی که برای دعای باران به میعادگاه می روند تنها کسانی که با خود چتر می برند به کارشان ایمان دارند.
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
من هنوز دوستت دارم
آن لحظه که در تجسم خیال تو پنجره ها را رو به تجلی باز می کنم
من هنوز دوستت دارم
وقتی که آخرین شب در عذاب دوری تو آخرین رگ ها را می زنم
من هنوز دوستت دارم
در لحظه ی جنون دوستت دارم، در لحظه ی مرگ دوستت دارم
من هنوز دوستت دارم
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
اونــــــــــــــم چـــــــــ مثـنــوی ایــــــــــ . . .
"دوستان مشکل حل شد"
از ابراز همدردي تون سپاس گذارم . . .
دوستان عزیز جدیدا شنیدم پدرم که دانشجوی IT هستن از اداره ش مياد وبم و اين باعث ميشه نتونم بحفرم - چون خبرايي از کولاکم تو فوتبال شنيده مياد اينجا و فوتبال نصر و وب مربي نصر و مياد خونه ميگه رفتم ديدم بعد نميگه بيام کنار زمين بازي رو ببينه! بابام ورزشي نيست ولي خب ديگه !
بابا قلي من مياي وب يه خبري بده،بياد نامحرم باشند روسري سرشون نباشه فدات شم!
فهمیده ام که
آدمی در مقابل علاقه ای که در دیگران نسبت به خود ایجاد می کند، مسئول است
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
انـــتـخـــــــــــــاب از شمـــــــــــــــــا
خوردنـــــ از مــــــــــــــــنـــ . . .
(◠‿◠) به امید آن روز . . . (◠‿◠)
گـــــــــل
ها
در بــــــاغ زیباتـــــــــرند
مثل عشـــــــــق
در آغـــــــــوش تــــــــــــــــــو
+ یه کوشولو خاص :
همه با چای و خرما افطــــــــار می کنند
من با لبخنــــــــد زیبای تــــــــو
این رمضان را خــــــــدا بر من ببخشاید
که بت پرست شدم
ای کاش
کیفرش آغــــــــوش تــــــــــــــــو باشد...
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
ادامـــــــــــــــــــــــــ مثــــــــنویـــــــــــــــــــــ . . .
فاضل نگار :سلامِ عذر میخوام که بی خبر رفتم ولی بنده به دلایل اعتیادی مجبور شدم مدتی مدید از نت دور باشم و فعلا هم سعی میکنم حداقل یه شب درمیون تو همین ساعات بعد سحر در خدمت تون باشم باز هم ازتون میخوام حقیر رو عفو بفرمائید...
(◠‿◠) آرزوی قبولی طاعات و عبادات (◠‿◠)
بفین چه گزاف میحرفن که سگ هم خسته شد...
ادامــــــــــــــــــ مطلبــــــــــــــــ . . .
ادامـــــــــــــــــــــ مطلبـــــــــــــــــ . . .
اگه یادتون باشه یبار این پست رو زدم و اکثر دوستان می گفتند که نشون نمیده
حالا چون دوس داشتم این عکسا رو /... دوباره گذاشتم/ لذت ببريد
ادامـــــــــــ مطلبــــــــــــ . . .
تا میتوانی شی نکُن
خود را به گی هاشی نکُن
شی زرد و زارت میکند
شی بچه دارت میکند
شیمار کبابت میکند
چون شمع آبت میکند
نصیحت یک مادر مازندرانی به دخترش
سميره جان آرزو ميکنم هميشه در کنار همسرت پايدار باشي و سرزنده. . .