توصیف یک دوست خیلی خوب از فیتیله +شرح حال برنامه ی امروز

 سلام.در ابتدای کار میخوام یک توصیف بسیار زیبا از برنامه ی فیتیله که دوست خیلی خوبم زهرا نوشتند براتون بنویسم و بشنوید این شرح زیبا را:

چه خوبه پنج شنبه ها وقتی هنوز مهتاب چادر نقره ایش را از روی حوض ابی وسط حیاط جمع نکرده و هنوز هم ستارگان از لا به لای ابرها بر ساکنان زمین چشمک میزنند یادم به هفته های قبل میفتد و برای برنامه ی فردا شوقی عجیب هر گوشه از وجودم را پر میکند شوق اینکه فردا چه خواهد شد و چه حرف تازه ای برای گفتن خواهند داشت. من در گوشه ی اتاقم به تلویزیون خیره میشوم و باز حکایتهایی زیبا از هر نمایش در تار و پود ذهنم نقشی تازه میزند نقشی امیخته از خنده و در پس ان حقیقتی نهفته.هر برنامه ای از فیتیله صحنه ایست از هنرمندی   بی تکرار و بی بازگشت و نمایش   قلم وقایع نگار این صحنه ها.و من هر هفته با ذوقی بی کران بیننده ی حکایتی دیگر از میان هزاران هزار حکایت پر از شادی و خنده و پند هستم.تصویر گران  حکایتها و نمایشهای این برنامه با دیدی متفاوت از همه  لا به لای  حقیقتهای روزانه ی زندگی میجوییند واقعیتهایی را و در بیان ان انچنان هنرمندانه عمل میکنند که در میان خنده هایی که از ما سر میزند میاموزیم درسی دیگر را. به همین سبب فیتیله برنامه ای برای هم ی سنین است!!به راستی لحظه ای که دستم را ستون چانه کرده ام و خیره به برنامه ی فیتیله  به رازهایی می اندیشم که خنده و شادی و جست و خیز اعضای ان پرده داران است.راز مشکلات زندگی و نیز کوله باری پر از خستگی. به درستی که میخندند در حالی که اگر مثل تمامی ادمیان خسته اند.... میخندند و میخندانند دلهای را که غبار غصه بر انها چیره شده است.پس خندان باد لبهایشان  پر از شادی دلهایشان  بی غم و غصه نگاهشان.....در پناه همان تک افریننده ی افریننده ها موفق باشند و سلامت و سر افراز و خوشبخت.ان شالله.

خوب دوستان خوب ومهربان امروز هم  مثل جمعه های قبل و قبلتر فیتیله مهامان خانه هایمان بود.با یک بغل شادی امدند و همه را به ما هدیه کردند.

عظمت کلمه ی سلام را با شعرشان به بچه ها نشان دادند.سلام یعنی سلامتی.

به رسم صمیمیت و دوستی  حال و احوالی با  ببیندگان داشتند . حال و احوال پرسیه متفاوت با همیشه. پر از شادی و پر از هیجان.

یک اکروبات بازیه مهیج راه انداختند و سه اکروبات  به هنرنمایی پرداختند.کارهای محیر العقول و در واقع چیزی شبیه به یک طرح دستی.نکته ی قابل توجه  در این قسمت قدرت بدنیه بالای عمو ها بود.

دوباره سلامی به رسم چارلی چاپلین به بچه ها کردند و ...

 در نمایش دکتر نی نیان اهمیت واکسن را برای کودکان نشان دادند.البته ترس از امپول و یا واکسن در اکثر بچه ها وجود داره ولی اینکه بدونند زدن واکسن چقدر برای سلامتیشون مفیده و نزدنش چه لطمه های جبران ناپذیری رو به همرا داره  خیلی اهمیت داره.

 اعلام برنامه ی بعدی رو با لهجه ی چینی با  حرکات چینی و با شکل و شمایل چینی اجرا کردند و این خودش یعنی نشون دادن  قسمت کوچیکی از فرهنگ چینی به بچه ها.

زندانیها باز جرم دیگری مرتکب شده بودند. این بار جرم همه شان به نحوی مرتبط با اسراف برق بود.

نمایش مجید کوچولو یک نمایش جدید زیبا و اموزنده بود ریتم دلنشین اول نمایش من رو به یاد  برنامه ی  علی کوچولو انداخت  به ان زمانها که بچه بودم و حال ببینیم برداشت یک دوست از این نمایش را :

نمایش از این حیث که نحوه ی خوردن صبحانه اعم از چای و نان را به بچه ها اموزش داد و در واقع همه ی بچه ها با هر سطح فرهنگی وخانوادگی در ابتدای زمان یاد گرفتن خوردن  غذا واجد چنین شرایطی هستند لذا این نمایش تاثیر گذاری زیادی روی یاد گیری و یا احیانا اصلاح اعمال و رفتار کودکان در حین غذا خوردن دارد پس معتقدم همه ی نمایشهای تلویزیونیه این رده ی سنی باید حاویه مطالب اموزنده و اینچنینی باشد حتی اشعار ریتمیک و ترانه ها.

پس منصف باشیم و قبول کنیم که برنامه ی فیتیله در مجموع چنین اثرات مثبتی داشته و دارد. امید که همه ی برنامه ها به مانند برنامه ی فیتیله دارای چنین  ویژگیهایی باشند و نمایشهای فیتیله سیر ترقی و پر باریه بیشتر را طی کند.

و اما حضور عمو ها در اسایشگاه کهریزک بیشتر از هر چیز دلهای همه ی ما را بهاری کرد.دیدن صمیمیت حاکم برانجا و پیرمد خوش صدا به شادیه بیشتر و بیشتر ما افزود.هنرمندان محبوب ما همیشه و در همه ی لحظات زندگی دل بندگان خدا را شاد میکنند و این بار کاری بس بزرگ و شایسته انجام دادند.

و شاهنامه خانی اخرین نمایش این هفته ی فیتیله بود. شاهنامه خانی اقدامی بسیار موثر و مفید در نشر فرهنگ اصیل ایرانی همچنین  اگاهی بخشی فرزندان این مرز و بوم نسبت به میراث گرانبهای ادبی و تاریخی کشور ما ست و ضرورتش همیشه احساس شده.زیرا رجوع به گذشته  و تاریخ هر کشور در واقع به نوعی هویت بخشی به نسل هاست.

پایان بخش برنامه یک سرود بسیار زیبا بود با این متن: خدا جون خدای خوب و مهربون تو که خورشیدو دادی به اسمون تو که دریا رو دادی به ماهیا گل گذاشتی تو تموم گلدونا......خدای من خدای خوب و مهربان  به خاطر همه ی انچرا به ما عطا کردی شکر. تو راسپاس میگوییم و همواره سجده بر خاکت میزنیم.

و در پایان  مثل همیشه یکی از درسهایی که معین از برنامه ی فیتیله گرفته را باز گو میکنم:

قبل از اینکه بخواهم به پسر تقریبا دو ساله ام که تازه زبان باز کرده بود جمله ی مقدس صلوات را اموزش بدهم  خودش به تاثیر از صلواتهای مکرر اقای قناد در فواصل برنامه ی فیتیله با زبان شیرینش صلوات فرستاد و حتی جمله ی و عجل فرجهم را جا نینداخت.من فقط بعد ها وقتی بیشتر متوجه شد گفتم : این جمله به این معنیست  صلوات بر محمد و ال او و ظهوراقا امام زمان  را نزدیک بگردان.شاید او با ذهن کوچکش هنوز نتواند معنیه جملاتم را بفهمد ولی مهم است که مسلمان است و صلوات را یاد گرفته.

و فیتیله ی شادیها همچنان ادامه دارد........................................................................................................................