فیتیله در عید سعید فطر

سلام.. روز خوش... فرا رسیدن عید سعید فطر عید بزرگ مسلمانان.. روز پاداش، روز پاداش عابدان بر شما مبارک..انشالله همتون سر بلند سر بلند از این امتحان الهی باشید..  دوستای گلم  ازتون میخوام  در نظر سنجیهای برنامه ی فیتیله در روزهای چهارشنبه پنج شنبه و جمعه  شرکت کنید.. و تو کامنتهاتون روز برنامه رو قید کنید

..مثل همیشه متن نامه ای که قراره برای مدیریت محترم شبکه ی دو سیما فرستاده بشه رو دوباره میزارم تا در صورت تمایل با ذکر نام نام خانوادگی سن و شهر محل سکونت تاییدش کنید..  این نامه اعتراضیه به  تایم طولانی و کسل کننده ی کارتونهای بین ایتمهای برنامه ی فیتیله : 

مدیریت محترم گروه کودک شبکه دو سیما  باسلام احتراما"، اینجانبان طرفداران برنامه زنده ( فیتیله جمعه تعطیله) بدینوسیله درخواست داریم زمان برنامه های بین آیتم های نمایشی  این برنامه کوتاه تر شود، در این باره چندین نکته ضروری به نظر می رسه که در ادامه به حضور معروض می دارد:  

۱: این برنامه اگرچه در ردیف برنامه ای کودک قرار گرفته و در چنین ساعاتی پخش می شود ، اما واقعیت این است که بزرگسالان متعددی رانیز به خود جذب نموده است. لذا این برنامه از قالب یک برنامه خانوادگی شده است .که سعی دارد خرد و بزرگ را در کنار هم و درفضای گرم خانواده ساعتی سرگرم نماید.۲:طیف موجودبرنامه ایی که در میان آیتم های نمایشی این برنامه پخش می شود به هیچ وجه با فضای مذکور و اینکه این برنامه درصبح پخش می شود همخوانی ندارد.این برنامه عمدتا  از زمان پخشی حدود 20 دقیقه تا 30 دقیقه و ریتمی بسیار کند برخوردار ند که عملا تمام تلاش  اجراهای زنده این برنامه برای تزریق روحیه نشاط و شادابی در صبح به کودکان را از بین می برد و کودکان را بیشتر دچار خمودگی و بی حالی می کند .۳.:باتوجه به دو نکته عمده مذکور خواهشمند است نسبت به تعدیل و کاهش زمان برنامه های کارتون و نمایش و مسابقه و .....که ما بین آیتم های نمایشی برنامه (فیتیله جمعه تعطیله)پخش می شود تجدیدنظر نموده و ازاین رهگذر بر فضای شادابی و نشاطی که این برنامه و بازیگران و دست اندرکارن آن ایجادمی کنند بیفزائید.بدیهی است اگر فرزندانمان درقالب شادو آموزنده این برنامه پای برنامه های خودی تلویزیون ملی کشور عزیزمان ایران بنشیندبه دستاوردهای بس عظیم دست یافته ایم که اجرا آن چه در دنیا و چه در آخرت بیشمار و ذی قیمت است   این هم تکرار سوالات همیشگیه وبلاگ جواباش دستای مهربونتون رو میبوسه... 

 بهترین ایتم نمایشی از نظر شما کدام بود؟؟ دلیل انتخابتان... 

انتقادات و پیشنهادات کلی.. اینم معین خان وقتی داشته فیتیله میدیده.. رقص  ،لج،ذوق... کلیه خواهشا.. لج کرده که فلان نمایشو برام بزار.. ادای قاتینگا رو در اورده و از دیدن عروسکها و شعر قشنگشون سر ذوق اومده انقدر که قوانین دیدن تلویزیون رو زیر پا گذاشته و رفته کنارش..  

خوب حالا میرسیم به فیتیله ی روز عید سعید فطر.. اولین نمایش نمایش قاطینگا و پاتینگا بود..  دیدن مشورتهای اون دو تا حمله به عمو قناد  و راه حلهاشون خالی از لطف نیست.. گور گور گور و بود بود بود  عنوان یکی از مشورتهاشون بود ..خدا میدونه یعنی چی...اینم معین خان وقتی داشته فیتیله میدیده.. رقص  ،لج،ذوق... کلیه خواهشا.. لج کرده که فلان نمایشو برام بزار.. ادای قاتینگا رو در اورده و از دیدن عروسکها و شعر قشنگشون سر ذوق اومده انقدر که قوانین دیدن تلویزیون رو زیر پا گذاشته و رفته کنارش..  

خوب حالا میرسیم به فیتیله ی روز عید سعید فطر.. اولین نمایش نمایش قاطینگا و پاتینگا بود..  دیدن مشورتهای اون دو تا حمله به عمو قناد  و راه حلهاشون خالی از لطف نیست.. گور گور گور و بود بود بود  عنوان یکی از مشورتهاشون بود ..خدا میدونه یعنی چی... 

شب شعر فیتیله ای هم بر پا شد.. به قول  خود شاعران حاضر در  شب شعر( شعرای برجسته و عالی مقام) .. جملات کلیدی این شعرا اینها بود...((((سلام و دو صد سلام بلکه هم بیشتر ....نکن هی فرت و فورت لامپها رو روشن در واقع به قول خودشان از صنعت جناس استفاده کردند...الهی اون لوزتو دورش بگردم... فشرت و فوشورت هنگام کمبود اب...انقدر زیبا سرودند که ادم خونش خواب میره.. تلویزیون دورت بگردم(۲).. صرفه جویی دورت بگردم.. 

عمو قناد بازم نا پرهیزی  کرده بود.. دوباره دکترای  فیتیله ای با بند و بساطشون اومده بودند..  دیالوگاهای از نظر من جالب این نمایش رو میخوام براتون بنویسم..(اشتراک بیمارستان ماست این مریض... شوک اولیه..نفس مصنوعی...بحث وجدان بود اعضای بدنش مشکل نداشت.. شوک رگباری... دکتر موند زیر مریض..نفس مصنوعی..شوک کف پا.. باید زبونش از ریشه قطع بشه..زبون نیست شیلنگ اتش نشانیه.. شوک اخر... زبون های اشتباهی؟؟؟؟؟؟؟؟ 

نینی های بی  ادب دوباره رفته بودند تو یه اتاق خلوت تا ترک کنند.. از همه با مزه ترشون عمو فروتن بود.. همش میگفت دست تو مماغ کردم همه رو بی تاب کردم.. بعدش میگفت من دست تو مماغم نکردم.. مماغم نشست رو انگشتم... وقتی هم ترک کرد گفت: چقدر ادم بیشتر اسکیژن مصرف میکنه...