همه چیز یعنی فیتیله
برای معین کوچولو و فیتیله که عشقشههمه چیز یعنی فیتیله
برای معین کوچولو و فیتیله که عشقشهفیتیله ی امروز و چند سوال که از این به بعد همیشه پرسیده میشه
سلام و صد سلام به دوستان خوب همراهان همیشگیه این وبلاگ..حال و احوالا چطوره. یه جمعه ی دیگه از راه رسیده و حداقل تا ظهر همه چیز یعنی فیتیله. 
بزارید همین اول کار متن فراخوان جدیدم رو دوباره اینجا بنویسم تا شما عزیزان من به این نکات موقع گذاشتن کامنت توجه کنید. خیلی خیلی خوشحالم میکنید اگه جوابها رو برام بنویسید.در واقع شما عزیزان باید هر هفته به طور ثابت به این سوالات جواب بدید.( با تشکر). چون فیتیله مال همه ی ماست و ما همه باید به موفقیت بیشتر و بیشترش کمک کنیم. خوب میرسیم به متن فراخوان:. قصد دارم هر هفته در کنار شرح حال فیتیله ی اون هفته از تک تک شما عزیزان بخوام که:
۱: جالبترین نمایش این هفته رو از نظر خودتون برام بنویسید( میتونه این جذابیت از نظر شما خنده دار بودنش باشه 
یا بار اموزشیه زیادش باشه) .
۲: نکات جالب از نظر شما توی اون نمایش چیه( اکثر نمایشهای فیتیله حاویه چندیدن نکته ی جالب و دیدنیه از هر لحاظ چه بار اموزشی و چه جنبه ی سرگرمیش)
۳: دلیل اینکه براتون جالب بوده( به این دلیل.... فلان قسمت از این نمایش جالب بوده) رو برام بنویسید
۴:اگر نقطه ی ضعفی داشت با ذکر دلیل بنویسید..
خواهش میکنم به هر چهار سوال جواب بدید. چون این جوابها در کنار هم یک نتیجه گیریه جالب رو رقم میزنه. 
یادتون نره همیشه و هر هفته باید به این چهار تا سوال جواب بدید.
و اما در کنار این چهار تا سوال که جوابشون همیشگی ست هر هفته یه سوال مطرح میشه که شما عزیزان باید تا پایان هفته بهش جواب بدید.
سوال این هفته:
شما بگویید بهترین ویژگی این برنامه چیست؟؟
قبل از شروع شرح حال باید روز بزرگداشت ابوعلی سینا و همچنین روز پزشک رو به همه ی پزشکان عزیز تبریک بگم
خوب حالا میرسیم به شرح حال فیتیله ی این هفته و در واقع اصل مطلب:
برنامه با شعر خورشید خانم اغاز شد:
خورشید خانم چارقد توریه سرش
پولک نور میریزه از پیرهنش
صبح شده و خروس نشست رو پرچین
با بالهای قشنگ و تاج چین چین(۲).........
سلام اول برنامه هم این بود:
سلام سلام(۲).. ... .. وقتی که لبخند میزنی میخندی شبیه غنچه های زیبا میشی 
وقتی که با شادی سلام میکنی تو بهترین بچه ی دنیا میشی......
یک حال و احوال پرسیه جانانه با بچه های توی خونه و توی استودیو :
اهای گلپونه ها بله
اهای نازدونه ها بله
چراغ خونه ها بله
اهای دردونه ها بله..........
پدر بزرگای مهربون فیتیله ای امروز دوباره مهمون خونمون شدند. چقدر کلامشون شیرینه اونا میگفتند:
ای عزیز دنیا ببین چه پاکه و قشنگه
حیفه که ادم بخواد با همدیگه بجنگه.......
اونا تو شعر قشنگشون به ما یاد دادند که قدر همو بدونیم و با هم نجنگیم. گفتند دنیا وفا نداره باید به همدیگه کمک کنیم نه اینکه با هم بجنگیم.
به امید روزی که هیچ جای این دنیا جنگ و دعوا نباشه.
عمو های مهربون فیتیله
اهنگ ایران رو خوندند. یک اهنگ زیبا و غرور افرین. بیتهای اول اهنگ با صدای زیبا و دلنشین عمو گلیه مهربون خونده شد:
اهل هر جا که باشی
همیشه پر غروری
دلاور و شجاعی
ایرانی غیوری
ایران یه اسمونه
ما ادماش ستاره
ستاره تو اسمون همیشه موندگاره......
و اما اولین نمایش امروز نمایش محکمه بود 
. امروز اما بر خلاف همیشه گوگولی و مگولی 
به عنوان متهم و شاکی در دادگاه فیتیله حضور پیدا کردند. جرم مگولی این بود که برادرش رو تشویق کرد تا دستش رو توی پنکه بزاره. 
تازه یک ماسک خطرناک 
هم به صورتش زد و باعث شد برادرش از ترس زهره ترک بشه. بعدش هم سر اسباب بازی و بازی کردن دعوای حسابی کردند.
به نظرمن تکرار کردن اخر کلمات توسط قاضیه فیتیله ای.. اشتباه تلفظ کردن بعضی کلمات مثل اقای ماضی(قاضی) گاز گرفتن دماغ و از همه مهمتر حرکات اسلوموشنی که عمو ها انجام دادند خیلی خیلی نمایش رو جذاب تر کرده بود....
عمو های مهربون به رسم چارلی چاپلین برنامه ی بعدی رو اعلام کردند.... اما اما این دفعه با ماسک چارلی چاپلین و ریتم متفاوت تر..
کلی روستایی از کوچیک و بزرگ پیر و جوون اومده بودند تا ایتم بعد از کارتون رو اجرا کنند با یک شعر زیبا. اومده بودند تا از زیباییهای روستاشون برامون بگن.میگفتن:
انار دونه دونه یه ده پر از نشونه
خروس پر حنایی رو پشت بوم خونه
خونه های کاهگلی
رودخونه های جاری
پشته ی چوب و هیزم
پشت الاغ و گاری
نقش گل و پرنده تو دل سرخ قالی
دست محبت باد رو زلف سبز شالی....
تو نمایش دوم برنامه دانشمندای فیتیله ای اومدند 
. اونا امروز خواستند برای لحظاتی کشف و علم و دانش رو کنار بزارن و بیان تو دل طبیعت. خواستند یه عکس یادگاری بگیرند ولی گویا بلد نبودند دوربین رو زوم کنند و همش به مشکل بر میخوردند. از عکس
رفتن پشیمون شدند و رفتند تا اتیش روشن کنند ولی کبریت نداشتند در نهایت به این نتیجه رسیدند که میشود از عدسیه دوربینی که اتفاقا در اثر بی احتیاطیشون افتاده بود برای روشن کردن اتیش استفاده کنند و در این حین توضیحاتی هم در مورد عدسی دادند.
لورل و هاردی فیتیله ای برنامه ی بعدی رو در این قسمت خوندند 
اهای اهای بچه ها
شادی کنید یه دنیا
بخندید از ته دل
ای غنچه های زیبا
خنده نشاط میاره
همه با هم بخندیم
با این لبای خندون و.......
یک اهنگ جدید و مثل همیشه زیبا و دلنشین که ۳ تا کشاورز زحمت کش خوندند.
میکنیم از زمین ما خار و خشاک
میکاریم دونه رو توی دل خاک و......
نمایش بعدیه این هفته نمایش سربازان فیتیله ای بود. 
از نوشتن شرح نمایش که بگذریم میرسیم به جرمی که مرتکب شدند و به خاطرش باید به دونفرادی میرفتند 
. اون دو تا به جرم اینکه محیط اطرافشون رو الوده کرده بودند و به خاطر همین قضیه سوسک و گربه و کلاغ اطرافشون اومده بودند باید به دونفرادی میرفتند.
کلاغ رو با پوتین گربه رو با پرت کردن بالشت و سوسک رو با لنگه دمپایی ازار دادند و این هم یکی دیگه از جرمهاشون بود.
واقعا باید به اون فرمانده که میگفت: سرباز باید عین ساعت باشه 
گفت قربون دهنت.
دست اخر هم با گفتن این جمله: رفتتیم دونفرادی رفتیم سربازی از صحنه خارج شدند. جمله ای که معین کوچولو که هنوز سالهای زیادی مونده تا بخواد بره سربازی همیشه میگه. 
پلنگهای صورتی 
برنامه ی بعدی رو اعلام کردند.
حالا حالا بریم بریم بریم
یه گوشه بشینیم
برنامه ی بعدی رو رو رو با هم ببینیم....
اهنگ مولا مولانا علی رو خوندند و واقعا اهنگ زیبا و خاطره انگیزی بود. با زدن دف توسط عمو ها زیبا و زیباتر شده بود.
نمایش بعدی رو این دفعه سه تا پاپوش اعلام کردند. نمایشی که با دیدن حال و روز معین بعدش به این نتیجه رسیدم که خیلی مورد پسند بچه ها بود. کفش دمپایی و کتونی برای بچه ها از خودشون با زبون شعر حرف زدند. از این بهتر نمیشد. 
وای معین اینجای برنامه به گریه افتاده بود
اخه عمو ها اهنگ خدا حافظی رو خونده بودند بچه های توی استودیو هم با فریاد میگفتند نه 
. با وساطت عمو قناد بچه ها اروم شدند انگار هنوز برنامه داشتند این فقط یه شوخی بود.
اهنگ یکی بود یکی نبود و شنیدید
زیر گنبد کبود و شنیدید
همتون اون که میگه به جز خدا
اون بالا هیچکی نبودو شنیدید...... اهنگی بود که در این قسمت از برنامه عمو های مهربون خوندند.من این اهنگ رو خیلی دوست دارم.
یه شوخیه جالب بین عمو ها و عمو قناد با پرت کردن توپ به سمت عمو قناد صورت گرفت و بعدش هم بازیه توپ با بچه ها که کلی حال و هوای توی استودیو رو عوض کرد و بعد هم اهنگ مهمون رو خوندند
و در پایان مثل همیشه یک اهنگ زیبا خونده شد:
ای خدای پاک و خوب
مالک بود و نبود
نقشی از حضور توست گردش چرخ کبود
تو بخوایی ابر میباره رو تن تشنه ی خاک از دل سنگ میجوشه چشمه ی زلال و پاک
تو بخوایی این اسمون شبو مهمون میکنه
لب خشک ساحلو دریا خندون میکنه
تو بخوایی خدای خوب باز قناری میخونه
غنچه ی گل میشکفه
جاری میشه رودخونه.... 
خوب امروز هم جملات جدیدی که معین از فیتیله یاد گرفته و در واقع به نظر من بعدا برای زدن واکسن بدردش می خوره رو براتون طبق روال هر هفته مینویسم:همتون حتما نمایش دکتر نینیان و قضیه ی زدن واکسن وترس گوگولی مگولی از واکسن رو یادتونه. همین دو هفته پیش اجرا شد.چند روز پیشا دیدم معین بهم میگه:مامان مامان من واسکن زدم. گفتم : واسکن زدی؟؟ گفت با بابا رفتم دکتر واسکن زدم شربت خوردم خوب شدم. گریه نکردم.بزرگ شدم. بعد هم گفت اگه واسکن نزنم اوف میشم..
و دوستای خوب این بود برگ جدید دفتر تربیتی معین که باز مثل همیشه توسط برنامه ی بی نظیرفیتیله ورق خورد.
البته معین تا واکسن بعدی هنوز دو سه سالی وقت داره ولی همین که نکات مثبت نمایش رو برای من و باباش به زبون اورده میدونم که روش تاثیر گذاشته. چون در موارد دیگه در عمل برخوردش رو که دیدم و دیدم دقیقا مطابق نظرات قبلیش عمل میکرد. یعنی این نبود که به من بگه مامان اتو جیزه ولی وقتی بهش رسید بهش دست بزنه بلکه در عمل هم رعایت میکرد. درست مثل قضیه ی درست غذا خوردن و .... وای چقدر جملاتم قاطی پاتی شد به بزرگیه خودتون ببخشید.
و اینم یه نمونه از کارای معین موقع تماشای فیتیله:( شرمنده اگه عکسها بی کیفیته چون همونطور که قبلا گفتم دوربین دیجیتال اینجانب بدست مبارک خود اقا معین شسته شده و در نتیجه سوخته واسه همین منم که دیدم نمیشه معین تو این مدت بدون عکس بمونه یه نیمچه عکسایی با موبایل میگیرم. بازم شرمنده اگه کیفیت پایینشون چشمای نازنینتون رو اذیت میکنه.)
دوستای خوبم از لطف بی اندازتون ممنونم و منتظر نظراتتون هستم. 
